شرح حال نویسنده هری پاتر

موانع زندگی را تخته پرش می دیدم نام من جوآن کتلین است و در سال 1965 در انگلستان در خانواده ای معمولی متولد شدم. از دوران کودکی به بلندپروازی و داستانهای تخیلی علاقه داشتم. در دانشگاه با وجود اینکه علاقه زیادی به ادبیات و نوشتن داشتم والدینم با تصور این که این رشته آینده مطمئنی ندارد مرا تشویق به ادامه تحصیل در رشته زبان فرانسه کردند. باید بگویم با این رشته فقط توانستم به عنوان منشی در شرکت کار پیدا کنم. زیرا اصلاً برای این رشته ساخته نشده بودم و در ضمن از کارهایی مثل منشی گری نیز سر رشته ای نداشتم. در 26 سالگی به کشور پرتغال رفتم و در آنجا به عنوان معلم زبان انگلیسی شروع به کار کردم. حداقل این شغل را بیشتر دوست داشتم و اکثر کلاسهایم را هم بعد از ظهر می گرفتم تا اوقات فراغتم را بتوانم به تفکر در زمینه داستانهای خود بپردازم. پس از مدتی با یک روزنامه نگار پرتغالی آشنا شدم و بعد از مدت کوتاهی با هم ازدواج کردیم. همسرم اصلاً مرا درک نمی کرد و زندگی با او فقط استرس داشت. در سال 1993 وقتی می خواستیم از یکدیگر جدا شویم فهمیدم که باردار هستم. پس طلاق را تا تولد دخترم جسیکا به تعویق انداختیم و سپس جدا شدیم. در آن شرایط وضعیت بسیار بدی داشتم، اما با خود می گفتم من قوی تر از این مسائل هستم و مشکلات را شکست می دهم. مسئله این است که در آن زمان کارم را هم از دست داده بودم و واقعاً هیچ چیز نداشتم. من مسئول زندگی خود و دخترم بودم و باید کاری می کردم. با خود گفتم حتماً این شکست نیز حکمتی داشته و من باید از تمام فرصتهایم استفاده کنم. پس به ادینبرگ در اسکاتلند جایی که تنها خواهرم زندگی می کرد رفتم تا بتوانیم در کنار هم باشیم. من و خواهرم در یک رستوران کار می کردیم تا هم بتوانیم خود را سرگرم کنیم و هم من بتوانم در اوقات فراغت خود داستانم را بنویسم. نام این داستان را به نام فامیلی همسایه ای که در دوران کودکی داشتیم پاتر گذاشتم.   با دوندگی بسیار و تقاضای حمایت از سازمانهای گوناگون آن را چاپ کردم. در آن زمان این کتاب در کل انگلستان در حدود 4000 دلار فروش داشته است. من برای گذراندن زندگی خود و دخترم نمی توانستم این گونه کار کنم. بنابر این به عنوان معلم فرانسه شروع به کار کردم تا بتوانم در کنار آن به نوشتن ادامه دهم. با ادامه کار توانستم کتابم را در آمریکا نیز به چاپ برسانم و جالب این که علاوه بر کودکان، بزرگترها نیز به آن علاقمند شدند. و فروش آن روز به روز افزایش می یافت. باورم نمی شد، اما می دانستم پس از هر سختی آسانی و پس از هر تلاشی می توان انتظار ثمر داشت. در سال  2000 میلادی فروش این کتاب به 30 میلیون نسخه و 4 میلیون دلار رسید. و این کتاب که اولین کتاب هری پاتر بود به 35 زبان دنیا ترجمه شد. سپس تشویق شدم که جلد دوم و سوم آن را هم بنویسم و جالب اینکه این کتابها پیش فروش می شدند و ناشران مرتباً در مورد تاریخ اتمام آن از من می پرسیدند. دیگر دوران خوشی و راحتی من و جسیکا فرا رسیده بود. حالا اکثر مردم مرا با نام جی.کی.رولینگ می شناسند. فکر می کنم اگر استعداد خود را نمی شناختم و آن را دنبال نمی کردم و در سختی ها به خصوص پس از طلاق با جدیت کارم را ادامه نمی دادم هرگز به اینجا نمی رسیدم. اما حالا از خود رضایت کامل دارم و خدا را شکر می کنم. مترجم: سحر کمالی فر منبع: amazon.com روزنامه جام جم- دوشنبه 17/2/1386